
یادداشت
از فشار حداکثری تا دیپلماسی هوشمند
ترامپ میخواهد با فشار حداکثری رفتار ایران را تغییر دهد، اما به نظر میرسد این روش به تنهایی قادر به رسیدن به اهدافش نیست.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، در واقع ایران به خوبی واقف است که هدف ترامپ از مذاکره، نه لغو تحریمها و یا احیای برجام است؛ بلکه او بر این باور است که میتواند در مدت کوتاهی ایران را تسلیم کند. یکی از بزرگترین چالشها در مذاکرات با ایران، عدم اعتماد میان طرفین است. تجارب گذشته، به خصوص در موضوع برجام، منجر به بیاعتمادی شده است. جدای از این در خصوص خروج امریکا از پیمانها و موافقتنامههای دیگر مانند اقلیم آبوهوایی و سایر موارد، ترامپ کارنامه موفقی ندارد.
یک مانور دیپلماتیک هوشمندانه برای مدیریت تنش و خنثی کردن فشار است. دوره فعلی ریاستجمهوری «دونالد ترامپ» از هر حیث تکرار دوره اول ریاستجمهوری اوست و ابزار وی برای پیگیری سیاستهای خود در آن زمان هم مثل امروز دو چیز بود؛ «فشار حداکثری» و «تهدید به اقدام نظامی».
اما واقعیت این است که در همان زمان همه محافل سیاسی به ترامپ گفتند فشار حداکثری، ایران را به پذیرش خواستههای او وادار نمیکند. ترامپ حتی زمانی که ایران در یک مرحله پهپاد افسانهای - گلوبالهاوک - آمریکا را در آسمان نابود کرد و در مرحله بعد در واکنش به اقدام آمریکا در به شهادت رساندن سردار شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس، پایگاه عظیم عینالاسد آمریکا در عراق را زیر ضربات شدید موشکی قرار داد و حیثیت نظامی آمریکا را نابود کرد، ترجیح داد کاری نکند و به درگیری نظامی با ایران دامن نزند در این چارچوب ایران بهجای رد کامل مذاکره، شرایط خود را «هرچند به صورت ضمنی» مطرح کرده و توپ را به زمین آمریکا انداخته است.
اگر هدف ترامپ صرفاً تسلیم سریع ایران از طریق فشار و تهدید است، ورود به یک فرایند مذاکراتی حتی غیرمستقیم و مشروط که مستلزم زمان و احتمالاً امتیازدهی متقابل است، با آن هدف اولیه در تضاد قرار میگیرد. این اقدام نشان میدهد ایران آماده تعامل است، اما نه از موضع ضعف.
در واقع ایران ضمن حفظ آمادگی دفاعی، درب دیپلماسی را کاملاً نمیبندد و امکان کاهش تنش از طریق کانالهای ارتباطی را فراهم میآورد.|هدف بلندمدت ترامپ میتواند تغییر رفتار ایران در موضوعات هستهای، برنامههای موشکی و نفوذ منطقهای باشد. این رویکردمی تواند شامل فشار بر ایران برای محدود کردن فعالیتهای خود در سطح منطقه و جهانی شود.
ترامپ چند موضوع راهبردی را در جریان اهداف مذاکراتی خود با ایران را مطرح کرده است. برنامه هستهای، تسلیحات موشکی و دفاعی، حمایت از گروههای مبارز آزادیبخش منطقهای از جمله مهمترین محوهای مذاکرات احتمالی برشمرده است آنچه ترامپ در رابطه با مذاکره ایران مطرح میکند از طرف جمهوری اسلامی ایران راهبردهای امنیتی و هویتی محسوب میشود.
بنابراین هدف اصلی ترامپ از مذاکره با ایران، تغییر رفتار و سیاستهای آن است نه حلوفصل خصومتها و پروندههای موجود بین دو کشور تجربه نشان داده که آمریکاییها معمولاً رویکرد مذاکراتی را با چاشنی توجه به منافع و اهداف رژیم صهیونی مطرح و اجرا میکنند. آمریکاییها باید بر چند نکته توجه داشته باشند:
نخست آنکه حمایت ایران از جبهه مقاومت پایانناپذیر است و بر سر آن هیچگونه مصالحهای نداشته و نخواهد داشت بر این اساس آمریکا نمیتواند از حربه فریب تعلیق این حمایت برای به نتیجه رسیدن مذاکرات برای دور ساختن ایران از ارکان جبهه مقاومت بهره گیرد و تهران مقابله قاطع در برابر تجاوزگریها و جنایات رژیم صهیونی در غزه و منطقه خواهد داشت.
دوم آنکه چنانچه ایران بارها تأکید کرده دارای هیچ نیروی نیابتی در منطقه نمیباشد و مقاومت ملتهای منطقه مستقل بوده که بر اساس اعتقادات، ارزشها و انسانیت به مقابله با آمریکا و رژیم صهیونی میپردازند.
بر این اساس مذاکرات نمیتواند بهانهای برای آمریکاییها باشند که از ایران بخواهد که گروههای مقاومت از غزه و لبنان گرفته تا عراق و یمن را به خویشتنداری سفارش نماید؛ بنابراین این مذاکرات فرصتی برای آزمودن رفتار آمریکاییهاست و طرف مقابل نباید بر این گمان باشد که این مذاکره آغازی برای ادامه مذاکرات خواهد بود؛ بلکه صرفاً اعتبارسنجی است و ادامه آن مشروط به حسن رفتار آمریکا است.
نویسنده: غلامرضا صفرپور
مدرس دانشگاه و مسئول معاونت بررسی و گفتمانسازی بسیج اساتید استان فارس
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!